شبها وقتی میخوای بخوابی،میبینی هیشکی رو نداری که بهت فکرکنه...
اینجاست که:میفهمی برخلاف شلوغیه درونت…چقدر تنهایی
تولحظه های داغونی فقط یه نفر آرومت میکنه اونم کسیه که داغـــونــــتـــــ کـــــرده
دَرد دارَد وَقتی مـَن
عــاشـقــانـه هــایــَمـ رامـیـنویـســَمـ
و همــــهــ یــاد عِــشقشــان می اُفــتَــند
امــا تــو … . …
بــی خــیــآل
نظرات شما عزیزان:
دلم گاهی
یک کلبه میخواهد
یک کلبه ی چوبی
کنار دریا
شایدهم وسط جنگل
دلم
بوی چوب باران خورده ی نم گرفته میخواهد
دلم
یک دنیا سکوت میخواهد
یک دنیا آرامش
یک بغل عشق...
اما امشب
زیر نور نقره گون مهتاب
درست همان زمان که
خیالت پهن می شود بر صحنه ی چشمانم
دلم
گرمای وجودت را
صدای گرمت را بر پیکره ی گوشم
می خواهد...
دلم
بوسه های پاکت را بر گونه های از شرم سرخ شده ام
می خواهد...
دلم امشب
یک بغل "تو" میخواهد...
یک کلبه میخواهد
یک کلبه ی چوبی
کنار دریا
شایدهم وسط جنگل
دلم
بوی چوب باران خورده ی نم گرفته میخواهد
دلم
یک دنیا سکوت میخواهد
یک دنیا آرامش
یک بغل عشق...
اما امشب
زیر نور نقره گون مهتاب
درست همان زمان که
خیالت پهن می شود بر صحنه ی چشمانم
دلم
گرمای وجودت را
صدای گرمت را بر پیکره ی گوشم
می خواهد...
دلم
بوسه های پاکت را بر گونه های از شرم سرخ شده ام
می خواهد...
دلم امشب
یک بغل "تو" میخواهد...
برچسبها:
تاريخ : چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:تنهایی, | 10 بعد از ظهر | نویسنده : EhsAn |